چکاپ هشتم
دیروز یعنی بیستم تیر برای بار هشتم و معاینه ماه هشتم راهی مطب دکتر شدیم خواهر و برادر گلم هم باهامون اومدن.. ساعت 5 نوبت داشتم ولی اینقد شلوغ بود که باورکردنی نبود ساعت 7 نوبتم شد داشتم هلاک میشدم....بالاخره مثه همیشه معاینات روتین انجام شد 1 کیلو اضافه کرده بودم فشارم خوب بود دکتر با لبخند بهم گفت کمتر از دو ماه مونده منم کلی خوشحال بعدش سونو کرد گفت همه چی خوبه و پسرمو نشونم داد ولی زیاد واضح نبود با کلی عشق رفته بودم اما بازم دکتر سونو ننوشت و گفت نیازی نیست چند بار گفتم سونو نرم گفت نیازی نمیبینم شاید دو هفته دیگه بنویسم برات...با خودم کنار اومدم که دیدن روی ماه پسرم سوپرایزی میشه برام و باید تا روز تولدش دندون رو جیگر بزارم...وقتی اومدم به المیرا جونم گفتم سونو ننوشت اونم ناراحت شد اخه اونم به خاطر دیدن مانیاد این همه راه اومده بود اول وسوسه شدیم که خود سر بریم اما گفتیم بیخیال و حتما صلاح دکتر بوده ....نوبت بعدی دکتر دو هفته دیگه پنجم مرداد...
بعدش رفتیم نمایندگی بالسا سرویس پسرم رو سفارش دادیم و قرار شد حداکثر تا ده روز دیگه بهمون تحویل بدن...اینم از سرویسش به امید خوابای خوب و شیرین تو تختت