خانواده مهربون نینی من
سلام جوانه تازه ام خوبی مامان؟من که خوبم خدارو شکر نی نی خوبی هستی و مامانت و اذیت نمیکنی البته خیلی تنبل شدم اینم که تقصیر تو نیست من خودم یه کم تنبل بودم الان قضیه حاد شده دیروز یه امتحانم رو دادم و بدک نبود حالا جز امتحاناتم کلی پروژه و مقاله دارم که باید با مامانی همکاری کنی که بتونم بگذرونمشون...این از مامان همیشه درگیر و نگرانت...
اگر هزاران بار دست مهربون مامانمو ببوسم کمه یعنی منم مثه مامانم میشم نی نی خوشگلم...بدون که بهترین مامانی دنیارو داری از روزی که فهمیده باردارم دنیارو به پام ریخته جدا از تغذیه مناسب برا من....با اعصاب داغون منم کنار اومده از وقتی که باردار شدم داغون تر از همیشه ام مرسی مامان خوشگل و مهربونم
بابای دوست داشتنی و مهربونم هم هنوز نمیدونه خواستم بعد از اینکه صدای قلب تو شنیدم به پدر گلم بگم...بابای عزیزم خونه ای که شما بابا و مامان نمونه من توشین تا ابد معبد من خواهد بود تا ابد میپرستمتون
خاله مهربون نینی ما که تکه, عزیز دلم خاله جونت بهت میگه فنچ حالا من و بابات هم بهت میگیم فنچ خاله ناز ما نینی رو کلی ناز میده و شکم منو میبوسه قربونت برم خواهر رویایی من... داداش کوچولوم هم یه بوهایی برده و هی میگه من دوست دارم دایی بشم قربونت برم دایی کوچولو
بابای مهربون نینی که همراه همیشگی من بوده و هست...همسر نمونه من ,دلسوز من بهت قول میدم با دیدن فسقلی بد خلقی این روزای منو فراموش کنی من و نینی دوست داریم
خاله مهربون حدودا یه سال پیش یه کفش تیتیش برا نینی خریده بود به من نمیداد میگفت تا برام خواهرزاده نیاری بهت نمیدم حالا بهم دادتش منم گذاشتمش رو میز و ساعتها نگاش میکنم مرسی خاله جونی
این روزا خیلی استرس دارم نمیدونم قدیما که از دکتر و سونو خبری نبود چکار میکردن من که روزشماری میکنم تا برم دکتر قلب کوچولو و مهربونتو ببینم تا خیالم راحت شه ای خدا گل نازمو بهم ببخش....